ترجمه مقاله

مبرقش

لغت‌نامه دهخدا

مبرقش . [ م ُ ب َ ق َ ] (ع ص ) داغدار و لکه دار و رنگارنگ . (ناظم الاطباء). منقش به رنگهای گوناگون . رنگارنگ . گوناگون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : قوقه ٔلعل بر کلاه گوشه نشانده ، در کسوت منقش و قبای مبرقش چون عروسان در حجله و طاوسان در جلوه ، دامن رعنایی در پای کشان می گردید. (مرزبان نامه ص 170) || گل باقلی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مخلوط. آمیخته . تخلیط شده . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله