ترجمه مقاله

مبهر

لغت‌نامه دهخدا

مبهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) شگفت آورنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آن که توانگر شود بعد از فقر. (آنندراج ). توانگر شونده پس از فقر و پریشانی . (ناظم الاطباء). || سوخته ازگرمای نیمروز. (آنندراج ). سوخته شده از آفتاب نیمروز. (ناظم الاطباء). || متلون در نرمی خود ودرشتی در آن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آن که نکاح کند با زن بهیرة. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به نیمروز رسنده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله