ترجمه مقاله

مبیح

لغت‌نامه دهخدا

مبیح . [ م ُ ] (ع ص ) (اِ از «ب وح ») حلال کننده ٔ چیزی . (ناظم الاطباء). مباح کننده . حلال کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || ظاهرکننده راز را. (آنندراج ). فاش کننده ٔ راز. (ناظم الاطباء) || (اِ) شیر که اسد باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شیر بیشه . (ناظم الاطباء). اسد. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله