ترجمه مقاله

مبیوع

لغت‌نامه دهخدا

مبیوع . [ م َ ] (ع ص ) فروخته و خریده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مَبیع. و رجوع به مبیع شود.
ترجمه مقاله