ترجمه مقاله

متاخمه

لغت‌نامه دهخدا

متاخمه . [ م ُ خ َ م َ ] (ع مص ) متصل شدن حدود زمین با یکدیگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ارضنا تتاخم ارضکم متاخمة؛ حد زمین ما متصل است به زمین شما. (از ناظم الاطباء). بلاد عمان تتاخم بلاد الشجر و بلادنا متاخمة لبلادهم . (اقرب الموارد). و رجوع به متاخم شود.
ترجمه مقاله