ترجمه مقاله

متأدی

لغت‌نامه دهخدا

متأدی .[ م ُ ت َ ءَدْ دی ] (ع ص ) مهیا شده و حاضر شده و آماده و مرتب و آراسته . (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس ) (ازفرهنگ جانسون ). رسنده . واصل . || اداشده وپرداخته . (ناظم الاطباء) (از اشتنگاس ) (از فرهنگ جانسون ). || رساننده . و رجوع به تأدی شود.
ترجمه مقاله