ترجمه مقاله

متألف

لغت‌نامه دهخدا

متألف . [ م ُ ت َ ءَل ْ ل ِ ] (ع ص ) مدارات نماینده با کسی . (آنندراج ). کسی که موافقت می کند و مدارا نماید با دیگری جهت حصول نیک بختی . (ناظم الاطباء). || عطاکننده کسی را تا مایل سازد او را بسوی خود. (آنندراج ). || معلم . (ناظم الاطباء). || سازوار و همدم و موافق و رفیق و مصاحب و هم ساز و هم آواز. (ناظم الاطباء). و رجوع به تألف شود.
ترجمه مقاله