ترجمه مقاله

متجاهل

لغت‌نامه دهخدا

متجاهل . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) خویشتن را نادان نماینده . (آنندراج ). کسی که خویشتن را جاهل و نادان وانمود می نماید و به مکر و حیله نادانی می کند. (ناظم الاطباء). آن که خود را به نادانی زند. خویشتن رانادان نماینده . ج ، متجاهلین . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله