ترجمه مقاله

متجرم

لغت‌نامه دهخدا

متجرم . [ م ُ ت َ ج َرْ رِ ] (ع ص ) شب گذشته و تمام گردیده . (آنندراج ). سال تمام و شب درگذشته و روز در گذشته . (ناظم الاطباء). || دعوی گناه کننده بر کسی که نکرده است آن را. (آنندراج ). اسناد گناه دهنده و تهمت زننده . || فاسق و گناهکار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجرم شود.
ترجمه مقاله