ترجمه مقاله

متحاکم

لغت‌نامه دهخدا

متحاکم . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) با یکدیگر نزدیک حاکم شونده . (آنندراج ). کسی که با خصم نزدیک حاکم شود. (ناظم الاطباء). با طرف دعوی نزد حاکم رونده . و رجوع به تحاکم شود.
ترجمه مقاله