ترجمه مقاله

متحوب

لغت‌نامه دهخدا

متحوب . [ م ُ ت َ ح َوْ وِ ] (ع ص ) توبه کننده از گناه . (آنندراج ). کسی که از گناه توبه کند. (ناظم الاطباء). || کسی که مال رفته بازیابد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فقیری که مال دار شود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || مالداری که فقیر شود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله