ترجمه مقاله

متحین

لغت‌نامه دهخدا

متحین . [ م ُ ت َ ح َی ْ ی ِ ] (ع ص ) وقت رفته و زمان گذشته . (ناظم الاطباء). || هلاک شده و فوت شده . || آن که منتظر وقت طعام خود باشد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تحین شود.
ترجمه مقاله