ترجمه مقاله

متدلل

لغت‌نامه دهخدا

متدلل . [ م ُ ت َ دَل ْ ل ِ ] (ع ص ) نازکننده و گستاخی نماینده . (از آنندراج ). || لطیف و خوشنما و رفیق خوش طبع و لطیف گو. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تدلل شود.
ترجمه مقاله