ترجمه مقاله

متربض

لغت‌نامه دهخدا

متربض . [ م ُ ت َ رَب ْ ب ِ ] (ع ص ) بر زمین افتاده . (ناظم الاطباء). بر جای مانده و بی حرکت . (از اقرب الموارد). || کسی که نان را خرد خرد می کند و در اشکنه می ریزد. (ناظم الاطباء). اشکنه سازنده . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله