ترجمه مقاله

متزکر

لغت‌نامه دهخدا

متزکر. [ م ُ ت َ زَک ْ ک ِ ] (ع ص ) طفل نیکوحال . (آنندراج ). کودک نیکوحال . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || کسی که ترقی می کند و بختیار می شود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || پرشده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شکم کودک پر شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تزکر شود.
ترجمه مقاله