ترجمه مقاله

متسلب

لغت‌نامه دهخدا

متسلب . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ] (ع ص ) زن جامه ٔ سوک پوشنده بر شوی . (آنندراج ). زن بی شوهر شده ٔ عزادار ماتم کنان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلب شود.
ترجمه مقاله