ترجمه مقاله

متسلط

لغت‌نامه دهخدا

متسلط. [ م ُ ت َ س َل ْ ل َ ] (ع ص ) برگماشته شده و کسی که بر او دست یافته باشند. (غیاث ).کسی که بروی دست یافته باشند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلط شود.
ترجمه مقاله