ترجمه مقاله

متشیخ

لغت‌نامه دهخدا

متشیخ . [ م ُ ت َ ش َی ْ ی ِ ](ع ص ) خواجه و پیرشونده . (آنندراج ). شیخ شده و خواجه و پیر گشته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || آن که خود را به پیری زند. و رجوع به تشیخ شود.
ترجمه مقاله