ترجمه مقاله

متصاعد

لغت‌نامه دهخدا

متصاعد. [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) چیزی دشوار. (آنندراج ). دشوار و با مشقت . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بالابرآینده . (غیاث ) (آنندراج ). فرهنگستان ایران معادل این کلمه را «فرایاز» انتخاب کرده است . و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران و تصاعد شود : همواره در مدارج علو و معارج سُمُوّ متصاعد و مترقی باد. (سند بادنامه ص 216). || بلند و بالا و بالا برآمده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || بربلندی رونده . (آنندراج ) (غیاث ).
ترجمه مقاله