ترجمه مقاله

متصعر

لغت‌نامه دهخدا

متصعر. [ م ُ ت َ ص َع ْ ع ِ ] (ع ص ) کج کننده ٔ رخسار و روی . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کج روی . (ناظم الاطباء). و رجوع به تصعر شود. || گرد شده و گره مانند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله