ترجمه مقاله

متضجر

لغت‌نامه دهخدا

متضجر. [ م ُ ت َ ض َج ْ ج ِ ] (ع ص ) نالنده و بیقراری کننده . (آنندراج ). غمناک و بی آرام و نالان . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مظلوم و ستم دیده و زیان دیده و جفاکشیده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تضجر شود.
ترجمه مقاله