ترجمه مقاله

متضرر

لغت‌نامه دهخدا

متضرر. [ م ُ ت َ ض َرْ رِ ] (ع ص ) ضرر رساننده . (آنندراج ) (غیاث ). || پاشیده و پریشان شده و گزند یافته . ستم دیده . (ناظم الاطباء). زیان بیننده . ضرر رسیده . (فرهنگ فارسی معین ) : عجزه ومساکین مردم گیلان از سلوک ناهنجار و اطوار ناهموار مؤمی الیه ... متضرر... بودند. (از نامه ٔ شاه عباس به سلطان مراد عثمانی ، از فرهنگ فارسی معین ایضاً).
ترجمه مقاله