متطبع
لغتنامه دهخدا
متطبع. [ م ُ ت َ طَب ْ ب ِ ] (ع ص ) خوی گیر. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). طبیعی و متأثر شده از طبیعت . || کسی که برخلاف طبیعت و به تکلف کاری میکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || آوندپر. || رودخانه ٔ پر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطبع شود.