ترجمه مقاله

متفرج

لغت‌نامه دهخدا

متفرج . [ م ُ ت َ ف َرْ رَ ] (ع اِ) جای سیر و تماشا. (غیاث ) (آنندراج ). مکانی که موجب گشادگی خاطر گردد. محل سیر : دیگر آن که کتب تاریخ متفرجی نزه و متنزهی بدیع باشد. (تجارب السلف ). زمین چون دیبای مشجر و هوا چون حله ٔ زیبای مطیر به رنگ و بوی راحت دلها برآمده چنین موضعی متنزه و متفرج او بود. (مرزبان نامه ، ص 229).
ترجمه مقاله