ترجمه مقاله

متقطر

لغت‌نامه دهخدا

متقطر. [ م ُ ت َ ق َطْ طِ ] (ع ص ) آن که آماده شود کارزار را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آماده ٔ کارزار. (ناظم الاطباء). || خوشبوی مالیده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خوشبوی شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تقطر شود.
ترجمه مقاله