ترجمه مقاله

متقعر

لغت‌نامه دهخدا

متقعر. [ م ُ ت َ ق َع ْ ع ِ ] (ع ص ) آن که دور شود در سخن . (محمودبن عمر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). متعمق . (یادداشت ایضاً). || از اقصای دهن سخن گوینده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || چاه عمیق . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله