ترجمه مقاله

متقلع

لغت‌نامه دهخدا

متقلع. [ م ُ ت َ ق َل ْ ل ِ ] (ع ص ) از بن برکنده شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از بن کنده شده . (ناظم الاطباء) : و خان و مان بسیاری معتبران و اعیان زمان بواسطه ٔقتل و نهب متقلع و مستأصل می گشت . (تاریخ رشیدی ).
ترجمه مقاله