ترجمه مقاله

متلسن

لغت‌نامه دهخدا

متلسن . [ م ُ ت َ ل َس ْ س ِ ] (ع ص ) فصیل عاریت داده جهت دوشیدن ناقه ٔ غیری . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کره شتر عاریت داده شده جهت دوشیدن ماده شتر دیگری . (ناظم الاطباء). || شعله دار. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تلسن شود.
ترجمه مقاله