ترجمه مقاله

متماثل

لغت‌نامه دهخدا

متماثل . [ م ُ ت َ ث ِ ] (ع ص ) مشابه و مانند همدیگر شونده . (غیاث )(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). همسرو مانند هم و مثل هم . (ناظم الاطباء). || بیماری که به به شدن نزدیک شود. (آنندراج ). بیمار به شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تماثل شود. || در حساب هر دوعدد که متساوی یکدیگر باشند متماثلان خوانند چون چهار و چهار. (از نفایس الفنون ). دو عددی که هم از لحاظقدر مطلق و هم از لحاظ علامت مانند هم باشند چون «8 و 8» و «5 و 5» متماثلان باشند. رجوع به تماثل شود.
ترجمه مقاله