ترجمه مقاله

متمنعان

لغت‌نامه دهخدا

متمنعان . [ م ُ ت َ م َن ْ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ناقه ٔ جوانه و گوسپند جوانه بدان جهت که به سبب جوانی از خشکسال غالب آیند یاسیر میخورند قبل از شتران و گوسفندان کلانسال ، یا ازذات خودها انقطاع زمان میکند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . گوسفندانی که جنگ و پیکارکننده هستند روزگار را از نفس خود. (ترجمه ٔ قاموس ). || به صیغه ٔ تثنیه ، ماده شتران جوان . || گوسپند جوان . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله