ترجمه مقاله

متمهد

لغت‌نامه دهخدا

متمهد. [ م ُ ت َ م َهَْ هََ ] (ع ص ) گسترده . جای گرفته . تقدم داشته : از حقوق متأکد و ذرایع متمهد حسام الدوله یاد دارند. (ترجمه ٔتاریخ یمینی چ 1 تهران ، ص 83). رجوع به تمهد شود.
ترجمه مقاله