ترجمه مقاله

متنصب

لغت‌نامه دهخدا

متنصب . [ م ُ ت َ ن َص ْ ص ِ ] (ع ص )بر پای خیزنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افراشته و بر پای خاسته . || غبار بلند برآمده . (ناظم الاطباء). رجوع به تنصب شود.
ترجمه مقاله