ترجمه مقاله

متنعنع

لغت‌نامه دهخدا

متنعنع. [ م ُ ت َ ن َ ن ِ ](ع ص ) دورگردنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دور و دور گردیده . (ناظم الاطباء). || مضطرب و پریشان و پراکنده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیچ و پیچان رونده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به تنعنع شود.
ترجمه مقاله