ترجمه مقاله

متهزم

لغت‌نامه دهخدا

متهزم . [ م ُ ت َ هََ زْ زِ ] (ع ص ، اِ) ابر با بانگ و تندر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). ابر بانگ کننده . (مهذب الاسماء). ابر با تندر. و رجوع به تهزم شود. || تندر. (ناظم الاطباء). || عصای شکسته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). چوبدستی شکسته شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تهزم شود.
ترجمه مقاله