ترجمه مقاله

متهوم

لغت‌نامه دهخدا

متهوم . [ م ُ ت َ هََ وْوِ ] (ع ص ) آن که سر فرودافکند و جنباند. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد خواب آلوده ٔ سر فرودافکننده ٔ جنبان . (ناظم الاطباء). و رجوع به تهوم شود.
ترجمه مقاله