متوره
لغتنامه دهخدا
متوره . [ م َ رَ ] (اِخ ) اصلش مَتُهرا. نام شهری معروف ، معبد اهل هند. (آنندراج ) (بهار عجم ) :
چون زند سبز متوره ، حرف از پازند حسن
بهر زیب نطق مصحف خوان گل از بر کند.
چون زند سبز متوره ، حرف از پازند حسن
بهر زیب نطق مصحف خوان گل از بر کند.
ملاطغرا (از بهار عجم وآنندراج ).