ترجمه مقاله

متوزر

لغت‌نامه دهخدا

متوزر. [ م ُت َ وَزْ زِ ] (ع ص ) وزیر شونده و وزیری نماینده . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). وزیر شده ووزیری نموده . (ناظم الاطباء). و رجوع به توزر شود.
ترجمه مقاله