ترجمه مقاله

مثانة

لغت‌نامه دهخدا

مثانة. [ م َ ن َ ] (ع اِ) آبدان که جای بول و کمیز باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای کمیز اندر شکم . (دهار). کمیزدان . آبدان . (زمخشری ). آبدان و جای بول . (ناظم الاطباء). جایگاه بول از انسان و حیوان . ج ، مَثانات . (از اقرب الموارد). و رجوع به مثانه شود. || جای بچه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای بچه در شکم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله