ترجمه مقاله

مثانی

لغت‌نامه دهخدا

مثانی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مثنی [م َ نا ]. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به مثنی شود. || ج ِ مثناة [ م َ / م ِ ]. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به مثناة شود. || (اِخ ) قرآن است به سبب اقتران آیه ٔ رحمت و آیه ٔ عذاب . (از منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ). در شرع اطلاق می شود بر تمامی قرآن مجید زیرا مشتمل است بر وعد و وعید و بهشت و دوزخ و مبداء و معاد و امر و نهی و احکام اعتقادیه و عملیه و بر مراتب سعداء و مدارج اشقیاء. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). از جمله نامهای قرآن است . (از نفایس الفنون ). || آنچه از قرآن مکرر است . || سوره ٔ فاتحه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوره ٔ فاتحه از آنکه دوباره خوانده می شود در دو رکعت . (غیاث ) (آنندراج ). سوره ٔ فاتحةالکتاب زیرا مشتمل است بر وعد و وعید در این آیت : مالک یوم الدین . و بر احوال نیکوکاران و تبهکاران در این آیت : الذین انعمت علیهم . الی آخر سوره و برای آنکه در هر نماز در هر رکعت اول و دوم باید خوانده شود و برای آنکه این سوره در دو نوبت بر پیغمبر نازل شد یک نوبت در مکه زمانی که نماز واجب گردید و یک نوبت در مدینه هنگامی که قبله از بیت المقدس به خانه ٔ کعبه نقل و تحویل گردید. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || سورتهای قرآن دراز و کوتاه . (محمودبن عمر). سوره ٔ بقره یا براءة یا هر سوره ای که کم از سوره های طوال و مئین و زاید از سوره های مفصل باشد یا سوره ٔ حج و سوره ٔ قصص و سوره ٔ نمل و سوره ٔ عنکبوت و سوره ٔ نور و سوره ٔ انفال و سوره ٔ مریم و سوره ٔ روم و سوره ٔ یس و سوره ٔ فرقان و سوره ٔ حجر و سوره ٔ ابراهیم و سوره ٔ ص و سوره ٔ محمد و سوره ٔ لقمان و سوره ٔ زخرف و سوره ٔ ق و سوره ٔ مؤمن و سوره ٔ سجده و سوره ٔ احقاف و سوره ٔ جاثیة و سوره ٔ دخان و سوره ٔ احزاب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سوره هایی که آیاتش از صد کمتر باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ). سورتها از قرآن که هر یک کمتر از صد آیت است یعنی ثوانی مئین مأخوذ از قول رسول (ص ): اعطیت مکان الانجیل المثانی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سوره هایی از قرآن که پس از مئین آیند زیرا این سوره ها مثنی یعنی مابعد آنها هستند وبه عبارت دیگر مئین اوایل بشمار آیند و مثانی ثوانی محسوب گردند.
- سبع المثانی . رجوع به همین کلمه شود.
|| (ع اِ) تارهای دوم عود. (از منتهی الارب ). آنچه بعد از تارهای اول عود است . (از اقرب الموارد). تارهای دوم عود که آلتی از آلات موسیقی است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
بر مثانی و مثالث بنواز ای مطرب
وصف آن ماه که در حسن ندارد ثانی .

حافظ.


سلام اﷲ ما کر اللیالی
و جاوبت المثانی و المثالی .

حافظ.


|| زانوی ستور و دو آرنج آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زانو و آرنج ستور. (ناظم الاطباء). || پیچ و خمهای وادی . (از اقرب الموارد). || بعضی از محققان نوشته اند که جمع مثنی [ م ُ ث َ ن نا ] باشد به معنی تثنیه کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله