ترجمه مقاله

مج

لغت‌نامه دهخدا

مج . [ م َج ج ](معرب ، اِ) دانه ای است مانند عدس جز آنکه گردتر است ، معرب است و آن را به فارسی ماش گویند. (از المعرب جوالیقی ص 317). ماش . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). ماش که غله ٔ معروف است . (غیاث ). مأخوذ از ماش فارسی و به معنی آن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله