مجارات کردن
لغتنامه دهخدا
مجارات کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) برابری کردن . رقابت کردن . هماوردی کردن :
به نوک کلک گهر را جگر همی سفتن
به گام صیت مجارات با صبا کردن .
به نوک کلک گهر را جگر همی سفتن
به گام صیت مجارات با صبا کردن .
کمال الدین اسماعیل .