ترجمه مقاله

مجانسة

لغت‌نامه دهخدا

مجانسة. [ م ُ ن َ س َ ] (ع مص ) با چیزی مانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). با چیزی مانیدن و همجنسی کردن . جناس . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). هم شکل شدن و اتحاد جنس با چیزی و منه : «و کیف یؤانسک من لایجانسک ». (از اقرب الموارد). مجانسة اتحاد در جنس است . (از تعریفات جرجانی ). و رجوع به مجانست شود.
ترجمه مقاله