مجحلغتنامه دهخدامجح . [ م ُ ج ِح ح ] (ع ص )زن آبستن شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). باردارو آبستن و یا نزدیک به زاییدن . (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). ج ، مَجاح ّ. (ذیل اقرب الموارد).