مجدری
لغتنامه دهخدا
مجدری . [ م ُ ج َدْ دَ ] (حامص ) آبله رویی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
از قطرات جرعه ها ژاله ٔ زرد ریخته
یافته چون رخ فلک پشت زمین مجدری .
و رجوع به مجدر شود.
از قطرات جرعه ها ژاله ٔ زرد ریخته
یافته چون رخ فلک پشت زمین مجدری .
خاقانی .
و رجوع به مجدر شود.