ترجمه مقاله

مجزول

لغت‌نامه دهخدا

مجزول . [ م َ ](ع ص ) کوهان ریش شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || (در اصطلاح عروض ) که حرف چهارم از متفاعلن افکنده و حرف دوم ساکن گردانیده شده باشد در بحر کامل ، مجزول بدان جهت گویند که حرف چهارم که میانه ٔ آن است گویا کوهان مجزول است . (از منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء). که چهارم ساقط و دوم ساکن باشد از متفاعلن در زحاف کامل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله