ترجمه مقاله

مجهد

لغت‌نامه دهخدا

مجهد. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آن که بار کند بر ستور فوق طاقت او. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به اجهاد شود. || آرزومند طعام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || احتیاط کننده در کار. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || رجل مجهد؛ صاحب ستور ناتوان از ماندگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || آزرده کننده و رنج رساننده . || کسی که به سختی و شدت کاری را می کند. || آغشته کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || گدازنده . || سپیدرو. (ناظم الاطباء). || شتاب رونده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
ترجمه مقاله