ترجمه مقاله

مجون

لغت‌نامه دهخدا

مجون . [ م ُ ] (ع مص ) ناباکی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) بی باک گردیدن و شوخ چشم شدن . مَجانَة. مُجن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). بی باکی کردن و شوخی و هزل . (غیاث ). در قول و فعل بی پروا بودن . (از اقرب الموارد). بی باکی . شوخی . هزل . دعابه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): المجون طرف من الجنون . (یادداشت ایضاً). || سخت و درشت گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله