ترجمه مقاله

محاقی

لغت‌نامه دهخدا

محاقی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به محاق . در حالت کاستی و باریکی و تاریکی واقع شده (ماه ) :
کمان گروهه ٔ زرین شده محاقی ماه
ستاره یکسر غالوکهای سیم اندود.

خسروانی .


ترجمه مقاله