ترجمه مقاله

محتجب

لغت‌نامه دهخدا

محتجب . [ م ُ ت َ ج ِ ] (ع ص ) در پرده شونده . (غیاث ) (آنندراج ). در پرده شده . پردگی . نقابدار و حجابدار. (ناظم الاطباء). پوشیده . پنهان شونده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || که حقیقت از او پوشیده است . که نور معرفت ندارد :
نیک بنگر اندر این ای محتجب
که دعا را بست حق بر استجب .

مولوی .


|| گوشه نشین . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله