ترجمه مقاله

محسن

لغت‌نامه دهخدا

محسن . [ م ُ ح َس ْ س ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن هلال بن زهرون الصابئی بن اسحاق ، مکنی به ابوعلی . پدر هلال بن المحسن صائبی ادیب مشهور است . مردی ادیب و دانشمند بود و ازمحضر استادانی چون ابوسعید سیرافی ، ابوعلی فارسی ، ابوعبیداﷲ مرزبانی بهره برد و در هشتم ماه محرم 401 هَ . ق . به کیش پدرش (دین صائبی ) درگذشت و او را به مناسبت خال سرخ رنگی که به صورت داشت «صاحب الشامه » می خواندند. از بین فرزندان او غیر از هلال که از پدر مرتبه ای بلندتر داشته است میتوان ابوسعید سنان و ابوالعلاء صاعد را نام برد. ابوسعید در حیات پدر درگذشت . (از معجم الادباء چ مصر ج 17 ص 81). رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمه ص 7 و عیون الانباء و ریحانةالادب ج 2 ص 415 شود.
ترجمه مقاله